این اختلال با یک وسواس فکری مفرط نسبت به اندازه ی بدن ، نگرانی نسبت به رژیم (به شکل پرهیز غذایی) ، لاغری و امتناع از خوردن غذای کافی (جهت حفظ وزن بدن در کمترین حد طبیعی ) مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال تصور بدی از اندام خود دارند و علیرغم لاغری و ضعف ، احساس چاقی می کنند. متعاقباً حس آسیب پذیری وبی کفایتی شدیدی در فرد ایجاد می شود.بسیاری از مبتلایان به این بیماری ، باور ندارند که از گرسنگی رنج می برند. آنها غذا می خورند ، امّا غذایی که مصرف می کنند برای حفاظت تعادل انرژی کافی نیست .
رفتارهای ورزشی افراطی نیز درارتباط با بی اشتهایی عصبی نمود می یابند.فرد می کوشد تا آنجا که ممکن است با انجام ورزش شدید،انرژی بیشتری مصرف کند.اگر این بیماران بدون درمان رها شوند،20-6 درصدشان دچار مرگ زود هنگام ناشی از خودکشی ، بیماری قلبی یا عفونتها می گردند.
اقدمات لازم برای برخورد با اختلالات تغذیه ای در ورزشکاران :
اختلالات رفتاری تغذیه ای به راحتی وبا سرعت برطرف نمی شود . بیماری دارای علتی ساده و روشن نیست تا بتوان راه حل واضح و ساده ای پیشنهاد کرد. برنامه های درمانی در ابتدا بر روی حیطه ی روانشناسی متمرکز می شوند . با توجه به شدت بیماری ، سن بیمار و تأثیرآن بر روی سلامت وی ، درمان به صورت سرپایی و یا با بستری شدن در بیمارستان صورت می پذیرد.یک درمان موفقیت آمیز ، معمولا حاصل تلاش دسته جمعی است وشامل خانواده ی فرد،پزشکان،متخصصین تغذیه وروانپزشکان می باشد
روند کار شامل چهار مرحله است:
- شناسایی و جدا کردن عوامل دخیل در ایجاد بیماری
- تنظیم اهداف مناسب برای دخالت در سیر بیماری و جلوگیری از ایجاد آن
- تنظیم خط مشی های طولانی مدت جهت رویارویی با بیماری
- ابداع برنامه های دراز مدت برای برخورد با وضعیت
منابع